آرشیو از دیدگاه شعرا

رقص قشنگ نورامشب چه دیدنی ست آواز شاد بادامشب شنیدنی ست عید است و عطر گلپیچیده در هوا بوی خوش گلابپر کرده سینه را گلبوته های شمعروییده هر کجا می […]

ادامه ...

جودت، همبسترا به فیض مقدّس لطفت همبالشا به صدرِ مُصَدّر عِصمتِ تو تا کشید پرده به اجسام عالَم اجسام گردد عالَم دیگر جلوه‌ی‌ تو، نور ایزدی‌ را مَجْلی‌ٰ عِصمت تو، […]

ادامه ...

از سر برفت هوش ز شوق وصال توهر گز برون نمی رود از دل ، خیال توماییم در حریم تو سرگشته ذرّه وارای آفتاب ، خیره ز نور جمال تورضوان۱ […]

ادامه ...

هر فاطمه ای که هست سهمش آه استبا ناله و اشک و بی کسی همراه است یک سرّ غریبانه کوثر این است:که عمر گل محمدی کوتاه است

ادامه ...

مرا به لطف تو پیوسته گر نگاه بُوَدنه بهر حشمت و عزّ و جلال و جاه بُوَدرضای خاطر تو خواهم و نخواهم هیچکه هیچ بودن من بهترین گواه بُوَدشدم رضا […]

ادامه ...

چه خبر هست که در کون و مکان غوغا شد؟چه خبر هست که اینگونه جهان شیدا شد؟ چه خبر هست که پرهای ملائک وا شد؟چه خبر هست مگر معجزه ای […]

ادامه ...

مثل کبوتران شما گرچه می پرمآنها کبوترند و من از جنس دیگرم دیوارها فضای دلم را گرفته انددیگر هوای پرزدن افتاده از سرم این شهر بسته بال مرا؛ این حصارهاتا […]

ادامه ...

خورشید گریزان بودت در خم گیسوزین حلقه بدان حلقه وزین سوی بدان سوگویی به پناه آمده در نزد تو خورشیدزین دست به دامان شدنش با خم گیسوزلفین تو با لعل […]

ادامه ...

ای که سلطان سلاطینی و کنز فقراییدر جهان از ره الطالف مُعین ضعفاییبهر خلق دو جهان ناصر و هم یار و معینیهادی خلقی و بر راه خدا راه نماییزاده حیدر […]

ادامه ...

تا از ضریحـت بوی سوسن می تراودچیـزی شـبیه عشق در من می تراود وقتی دخیل عشق می بندم به مویتدر من هـوای با تو بـودن می تراود از هـر مُـژه […]

ادامه ...