آرشیو از دیدگاه شعرا

مریض آمده اما شفا نمی‌خواهدقسم به جان شما جز شما نمی‌خواهد برای پیش تو بودن بهانه‌ای کافی‌ستبهشت لطف کریمان بها نمی‌خواهد دلیل ناله‌ی من یک نگاه محبوب استوگرنه درد غلامان […]

ادامه ...

تو یادگار هفتمین سپیده ایشکوه ماندنی ترین قصیده ای/اشارتی ز بیکران روشنیکه از دیار بی نشان رسیده ای/ستاره حریم سبز فاطمهز بی نهایت خدا دمیده ای/بهار سبز باغهای آرزوامام قصه […]

ادامه ...

دلبر دلدار کیه امام رضاسرور و سالار کیه امام رضا دل شده دیوونه ی امام رضاتشنه ی سقاخونه ی امام رضا بخند تا دنیا بهت بخنده برو به صحنش شبیه […]

ادامه ...

شهی کاستانش ز رفعت به کیهانفراتر ز عیّوق و برتر ز کیوانبروبند پیوسته خاک درش راملایک به شهپر سلاطین به مژگانزهی بارگاهی که دارد زحشمتچو جبریل خادم چو میکال دربانغبار […]

ادامه ...

نامم به جز فدائی جانان نبوده استشُغلم به جز غلامی سلطان نبوده است هر آنچه کرده ام ز خطایا و جُرم هااز چشم راز دار تو پنهان نبوده است آری […]

ادامه ...

اّی همسایه تا تو را دارمهر چه خوشبختی است ها دارم تا قدم میزنم به صحن عتیقاسمان را به زیر پا دارم در قنوت نماز صحن شمایک قدم مانده تا […]

ادامه ...

لا یُطغینّ بنی العباس مُلکهمُبنو علیّ موالیهم و إن زعموالیس الرشید کموسی فی القیاس ، و لامأمونکم کالرّضا إن أنصَفَ الحَکمُباؤوا بقتل الرّضا من بعد بیعتِهو أبصروا بعضَ یومٍ رُشدَهُم […]

ادامه ...

از عیانی عنایت عین اعیان می شوددست خالی هر که راهی خراسان می شود از کبوترهای دست آموز گنبد بشنوید :خوش به حال هر که بر این سفره مهمان می […]

ادامه ...

و الإمام الرّضا شهیداً سَقَوه السمّ عن موطن الأجدادِقَلّدوهُ ولایه العهد زعماًأن یکون الخلیفهَ المَرضیّاو ادّعوا أنّهم یَرُدّون حقّاًضاع فی زحمه القرون مَلِیّاأیّ مکرٍ هم یمکرون و حقدٍلم یَزَل فی […]

ادامه ...

در مجلس عزای شما گریه می کنمامشب فقط برای شما گریه می کنم عطر گلاب مرقدتان بر مشام خورددر گوشه ی سرای شما گریه می کنم چون اشک بین روضه […]

ادامه ...