آرشیو از دیدگاه شعرا

مى‏خواستم که جانب میخانه رو کنمدستِ نیاز حلقه جام و سبو کنم در ساحل نیاز نشینم امیدواردل را به شطّ باده دَمادم فرو کنم وقتى که هست شوق تیمم ز […]

ادامه ...

توی خوابم میدیدم که پادشاهِ عالممتعبیرِ خوابِ من این شد که گدای حرمم عشق تو گوهر و تو هر دلی جا نمیشههر کسی خاطر خواه عزیز زهرا نمیشه تو خودت […]

ادامه ...

غم های زمانه ام که بی حَد باشدیا آب و هوای دل من بد باشد در تَق تَقِ این قطار، حل خواهد شدوقتی حرکت به سمت مشهد باشد!

ادامه ...

من بنده ام شهنشه ایمان راسلطان دین شهید خراسان راتابنده مهر نه فلم عشقمتا بنده ام من آن شه ایمان راآن عقل صرف و جوهر حکمت راوان بحر علم و […]

ادامه ...

شما یک آسمان باران نابیبرای خشکی چشم خرابی میان کاسه های خالی مانزول قطره های مستجابی بتابان گنبد و گلدسته ها راتو تنها قبله گاه آفتابی تمام معجزات عیوسی رانشان […]

ادامه ...

امان نداد مرا این غم و به جان افتادمیان سینه ام این درد بی امان افتاد به راه روی زمین می نشینم و خیزمنمانده چاره که آتش به استخوان افتاد […]

ادامه ...

ألا تجلّی نامت در اوج زیباییبه عصمت و شرف و قدر و جاه والایی رضا چو دید به قنداقه مصحف رویتتو را بِدید ولی با جمال زهرایی خوش آن کسی […]

ادامه ...

ادامه ...

به سرم بد زده امشب که تورا یاد کنممی مستی زنم و دل ز غم آزاد کنم به سرم بد زده امشب به هوای رختانبزنم میکده برهم ز سر آباد […]

ادامه ...

قلبی که شکست از التجا می گویداز پنجره فولاد و رجا می گوید لبخند رضایت تو ما را کافی ستعمریست دلم رضا رضا می گوید در صحن تو حج فقرا […]

ادامه ...