آرشیو دیدگاه های دیگران

آفرینش تن است و او جانشپدر و مادرم به قربانش چشم حور و ملک به ماه‌ رخشدست جن ‌و بشر به دامانش می‌زند بوسه موسیِ جعفربر سراپای همچو قرآنش گوهر […]

ادامه ...

سکوت و سردی شب ناتمام، همسایه!و چاره چیست؟ دوباره سلام، همسایه! خدا کند که بماند صفای سایه توهمیشه بر سرمان مستدام همسایه چه کرده ای که چنین بال می زنم […]

ادامه ...

تو را با نام آهو می شناسندرضای حضرت هو می شناسند تمام رعیت ملک عظیمتبه نام شاه خوشرو می شناسند کجا اینگونه سلطان را همیشهبه خم های دو ابرو می […]

ادامه ...

رضا اگر چه به صورت، از آن حرم دورممن از تو دور که باشم، ز خویش هم دورم میان اینهمه دوری ترانه دل منشده «تو با منی اما من از […]

ادامه ...

میخونه ی دلشده پر از خمّ رضا دل پر میگیرهتا صحن ایوون طلا امشب شب عشقهارض و سما در تب عشقه عرش خدا حیرون رویزیبای این کوکب عشقه امشب چه […]

ادامه ...

هی هول می دهند مرا بین جمعیتگم می شوم دوباره خدا بین جمعیت معلوم شد شبیه قیامت در این سرافرقی نمی کنند شاه و گدا بین جمعیت دیدم خودم فرشته […]

ادامه ...

آبروی سائلا از عنایت سلطانهآرزوی گدا فقط زیارت سلطانه خوش به حال اونی که شده با حال دعامعتکف حرم الهی رضا حاجت او میشه روا از لطف خدا ، یا […]

ادامه ...

آخر محرم و صفر دوباره دِلَمو تا مشهدُ الرضا آوردمپیراهن مشکی و این شال عزامو به امانات درِ حرم سپردم خداحافظ خداحافظ نوحه خون و سینه زن هاخداحافظ خداحافظ اجرتون […]

ادامه ...

ادامه ...

آمدم ای شاه ، پناهم بده خط امانی ز گناهم بدهای حَرمَت ملجأ در ماندگان دور مران از در و ، راهم بده ای گل بی خار گلستان عشق قرب […]

ادامه ...