آرشیو دیدگاه های دیگران

ای رئوفِ، آل طاها، ای رضـا جـان مهـربانیقاتل دل هـای مسـتی، بـا نـگاهی آن چـنانی ای تـمام هـستی جـانای امـیر حـق پرستی آن زمان که من نـبودمکنج قلبـم خوش نشـستی […]

ادامه ...

رقص قشنگ نورامشب چه دیدنی استآواز شاد بادامشب شنیدنی استعید است و عطر گلپیچیده در هوابوی خوش گلابپر کرده سینه راگلبوته های شمعروییده هر کجامی ریزد اشک شوقیک غنچه بی […]

ادامه ...

تا از ضریحـت بوی سوسن می تراودچیـزی شـبیه عشق در من می تراود وقتی دخیل عشق می بندم به مویتدر من هـوای با تو بـودن می تراود از هـر مُـژه […]

ادامه ...

به دیدار تو آمد یک سحر با چشم تر شبنمندیده صبح دیدار تو گم شد از نظر شبنم گره واکن دخیلش را که فردا صبح خواهی دیدکه بندد کوله بار […]

ادامه ...

شاه شوم، ماه شوم، زر شومدر حرمت باز کبوتر شوم/ای ملک الحاج! کجا می روی؟پشت به این قبله چرا میروی؟/سعی در این مروه صفا می دهدخاک بهشت است، شفا میدهد/سنگ […]

ادامه ...

آسمان بر آن شده تا با زمین ساغر زند مهر خندد بر مه و مه خنده بر اختر زند عرشیان را مرغ دل سوی مدینه پر زندحضرت روح الامین بیت […]

ادامه ...

تـو بـراى عـطـشـم، بـارش بارانستىبـه تـن مـرده من، روح و دل و جانستى آه، اى آبـى آرام! دلـم سـوخـتـه استزخـم دل را تـو فـقط چاره و درمانستى مـن غـریـب آمده […]

ادامه ...

امشب به روی مأذنه نقاره می زنمچشمه شدم برای تو فوّاره می زنم تا صبح، مِی به عشق تو همواره می زنمطرحی برای این دل آواره می زنم از سمت […]

ادامه ...

ماییم و دل زار و همان پنجره سبز!با حال گرفتار و و همان پنجره سبز! /ماییم و دلی سوخته از آتش حسرتبا چشم گهربار و همان پنجره سبز! /با جان […]

ادامه ...

میخونه ی دلشده پر از خمّ رضا دل پر میگیرهتا صحن ایوون طلا امشب شب عشقهارض و سما در تب عشقه عرش خدا حیرون رویزیبای این کوکب عشقه امشب چه […]

ادامه ...