آرشیو از دیدگاه شعرا

بیـا دوباره مـدینه دلا تمـاشا کنتجلیـات خدا را بیا تمـاشا کن فضـا پُراست ز نور وجـود شمس شموسبـه جلوه جلوۀ او در فضا تماشا کن فروغ چهرۀ شمس الضحا تماشائی […]

ادامه ...

از لطف التماس ِ صداهایِ آهوانبی گریه هم گرفت دعاهایِ آهوان آهو زیاد محضر معشوق میرودپس وصلمان کنید به پاهایِ آهوان یک عده ای شدند گدا کلبِ کهف راما نیز […]

ادامه ...

مرغ خوش الحان دلم غوغای رضوان خوش نکردهم نغمه با مرغی نشد ، گلهای بستان خوش نکردذوقی و کنج خلوتی از هر چه گویی خوش تراستجغد آمد از ویرانه ام […]

ادامه ...

که کرده بدین کوی پیروزه منزلکه بسته زلعل بدخشان بدان دلنه لعل بدخشان نه یاقوت رخشانکه خضر سکندر بدان کرده منزلنه خضر و سکندر بدان کوبس اندرکه روح القدس توتیا […]

ادامه ...

دین را حرمی است در خراساندشوار تو را به محشر آساناز معجزهای شرع احمداز حجّتهای دین یزدانهمراه رهش مسیر حاجتپیوسته درش مشیر غفرانچون کعبه پر آدمی ز هر جایچون عرش […]

ادامه ...

معصومه ام و عزیز زهرایم مندر شأن و مقام قرب والایم من هم دخت امام کاظم و اخت رضاهم فاطمه ای دگر به بابایم من

ادامه ...

صحن حرم از نسیم پر بوداز پرپر (یا کریم) پر بود/خورشید دوباره بوسه می زدبر چهره مهربان گنبد/گنبد پر از آفتاب می شدآهسته غم من آب می شد/رفتم طرف ضریح […]

ادامه ...

ادامه ...

یک جذبه ریسمان شد و پای مرا گرفتیک ابر گریه کرد و دوباره هوا گرفت افسوس ذکرهای لبم ناشنیده مانددادم کبود ماند و گلوی صدا گرفت صورت به صورت در […]

ادامه ...

بیت اول‌، به کوچه ها دستی، پخش می کرد نان گندم راکیسه ای روی دوش خسته ی او، فتح می‌کرد قلب مردم را بیت دوم‌، گُلی که در تشتی، جگرش […]

ادامه ...