آرشیو از دیدگاه شعرا

بهشته رواقش ، خورشیده چراغش ، دل به اشتیاقششبیه کبوتر ، زده تا حرم پر مسافر مشهد ، کبوتر گنبد ، یا زائر مرقددارم میرم اونجا ، به پابوس آقا […]

ادامه ...

ای کرامتت زبان زدبر همه اهل سماوات جلوه ی رحمت مطلقمظهر جمع کرامات عمه ی سادات قبله ی حاجات روح عبادات * آرزوی یه بوریاقبله ی جمع ملائک امتداد نور […]

ادامه ...

مانند مادرت شده ای، قد خمیده ای!آقا چرا عبا به سر خود کشیده ای !؟ با درد کهنه ای به نظر راه می روی!؟مانند مادرت چقدر راه می روی! خونِ […]

ادامه ...

فرخنده کشوری که تویی شهریار آنآسوده مردمی که تویی غمگسار آنگلزار شرق را نبود تا ابد خزاناز رحمت خدا چو تویی نو بهار آنرخشنده خاتمی است در انگشت مرتضینازد به […]

ادامه ...

شبیه مرغک زاری کز آشیانه بیفتدجدا ز دامن مادر به دام دانه بیفتد شبیه طفل جسوری که رنج داده پدر رابرای گریه اش اینک به فکر شانه بیفتد درست مثل […]

ادامه ...

ای شه طوس که بر روی زمین نور خداییروی بنما که بی پرده خدا را بنمایی نظری هم به گدایی چو من خاک نشین کنای که در پاشهی صاحب ایوان […]

ادامه ...

فهذا علیّ نجلُ موسی بن جعفرٍشبیهُ علیٍ نجل موسی بنِ جعفرِفذاک بِدَستٍ للإمامهِ أخضرٍو هذا بِدَستٍ للنقابهِ أخضرِعلیّ بن حمزهعلیّ بن حمزه لمّا ولی السیّد علیّ بن طاووس نقابه الطالبیین […]

ادامه ...

ای آستان قدس تو تنها پناه منبر خاک باد پیش تو روی سیاه منمی آید از درون ضریحت شمیم عشقپیچیده در فضای حرم سوزه آه منچشمم به چلچراغ حریم تو […]

ادامه ...

تـو مـثـل مـاه تـابون مى درخشى ز استـان خـراسـون مـى درخشى تـو خـورشـیـدى و نـورت آفتابه دل دشـمـن ز نـورت در عـذابـه تـو مولایـى ، امـامى ، جان فدایت گـشـوده […]

ادامه ...

من غریب این دیارم من کسی جز غم ندارممن گره گشایم امـا صد گره خورده به کارم ای که مـانند گل یاسی مراای که تو عشقی و احسـاسی مرا بس […]

ادامه ...