آرشیو از دیدگاه شعرا

نگاه می کنم از آینه خیابان راو ناگزیری باران و راهبندان را “من از دیار حبیبم نه از بلاد غریب”و بغض می کنم این شعر پشت نیسان را چراغ قرمز […]

ادامه ...

مانند مادرت شده ای، قد خمیده ای!آقا چرا عبا به سر خود کشیده ای !؟ با درد کهنه ای به نظر راه می روی!؟مانند مادرت چقدر راه می روی! خونِ […]

ادامه ...

میلاد گل به فصل بهاران خجسته بادآواز دلنواز هزاران، خجسته باد در گلشن همیشه گل‏ افشان سرمدی‏رقص نسیم و جوش بهاران خجسته باد سرزد ز آسمان یقین کوکب رضااین مژده […]

ادامه ...

با قلم خدای صبحان روی در بهشت نوشتههرکی غلام این حریمه جاش به خدا توی بهشتههمیشه اسم قشنگتذکر این دل دیوونه استهمه جا گشتم نگردیدکه امام رضا یه دونه استمددی […]

ادامه ...

دور از وطن بـستم (دو چشم تر خود)(۳)من می‌کشم کم‌کم (عبـا بر سر خود)(۳) بیا مـادر زار و حزین گشتممـثـل تو من نقش (زمین گشتم)(۳) شد لـحـظـه‌های آخرم (بیا مادرم)می‌سوزد […]

ادامه ...

قربون نقاره خونشنغمه داوودی میاد نسیم سحر گاهیشداده دل ما رو به باد صحن گوهر شادش همشبیه بین الحرمین پرچم رو گنبدشبه سمت جنت الحسین هر کی با کسی خوشهمن […]

ادامه ...

عزیز دل مادری ، تو اصل می و ساغریای گل باغ مصطفا ، تو نجل پاک حیدری تو فخر زمینی ، مه جبینی ، شافع روز محشریبا ولادتت آقا ، […]

ادامه ...

برید۱ باد صبا خاطری پریشان داشتمگر حدیثی از آن زلف عنبر افشان داشتنسیم زلف نگار از نسیم باد بهارفتوح روح روان و لطافت جان داشتصبا ز سلسله گیسوی مسلسل بارهزار […]

ادامه ...

کاش یک شب باز مهمان دو چشمت می شدمریزه خوار مشرق خوان دو چشمت می شدمکاش یک شب می گذشتم از فراز چشم توگرم گلگشت خراسان دو چشمت می شدمکاش […]

ادامه ...

در مزرع دل بذر وفا پاشیدندگل های امید و آرزو روئیدند با آمدن امام هشتم، از عرشخنده به لبِ موسی جعفر دیدند این عطر حضوری که ز دور آوردنداز سبزترین […]

ادامه ...