آرشیو آثار

واژه واژه غزلیات مرا جان دادند طبع سرشار مرا رزق فراوان دادند قلم از اوست همه دفتر شعرم از اوستصله ام گردوغبار ره جانان دادند تا که دیدند به یمن […]

ادامه ...

ملیکه ی ارض و سماء ، ای زینب امام رضاعکی میدونه درد غربت،چه جوری آروم می گیره کی میدونه ، چقدر سخته، کسی تو غربت بمیرهای ابر بی بارون ببار،بر […]

ادامه ...

و دانه ریخت بیایی کبوترش باشیدوباره آینه‌ای در برابرش باشی نه اینکه پر بکشی و به شهر او نرسیمیان راه پرستوی پرپرش باشی مدینه شهر غریبی برای فاطمه هاستنخواست گم […]

ادامه ...

بی هوایش پری نمی ماندچشم های تری نمی ماند واژه ی عاشقی وسط باشدواژه ی بهتری نمی ماند تا که قم هست و هست معصومهبی حرم مادری نمی ماند بانوی […]

ادامه ...

سلام روشن زیبائی کرامت هاسلام حضرت بانو غلامت آمده است شکسته تر ز سکوت رواق آینه هاگدای دم دمی بی مرامت آمده است کنار بال کبوتر نشسته ام امشببه خاک […]

ادامه ...

دوباره آمده ام تا به من بها بدهیمرامریض کنی و مرا شفا بدهی گره به کار من افتاده ای کلید بهشتخدا کند که به من فرصت دعا بدهی من از […]

ادامه ...

باز بحر کرم، تلاطم کردموجى انگیخت نام آن قم کرد تا خط روشنى نگردد گمسر بر افراشت آیتى از قم سر بر افراشت بیت دیگر بازاز کویرى برنگ و بوى […]

ادامه ...

ادامه ...

ای حرمت کعبۀ جان همهعمّۀ سادات بنی فاطمه فاطمۀ فاطمه بنت الامامحضرت معصومه علیهاسلام دختر موسایی و طور تو قموادی سیناست به طور تو گم دختری و بر همه عالم […]

ادامه ...

لبخند بر لبان زمین آشکار شدامسال در عزای تو فصل بهار شد خجلت زده درخت به کنجی نشسته استکه با گل و شکوفه چرا هم‌قطار شد؟ مهتاب شمع سوخته در […]

ادامه ...